جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ دی ۶, جمعه

ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ

از: ونداد زمانی

ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ

بخش دوم

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


در بخش نخست مقاله «ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ» نگاهی داشتیم به دستاوردهای تحقیقاتی زن و شوهر نویسنده، سیسلدا جِتا و کریستوفر رایان. این زوج دانشمند با آنکه سال‌ها از زندگی مشترک‌‌شان می‌گذرد، ضمن جمع‌آوری دلائل مستند علمی در کتاب‌شان، بر این باورند که بشر نباید و طبیعتاً نمی‌تواند خود را مقید به یک رابطه زناشویی درازمدت کند.

به عقیده این دو محقق، ضرورت‌های محدود معیشتی که بشر را در دوره‌ای از زندگی اجتماعی‌اش به پذیرش نهاد ازدواج سوق داده است بعد از تحولات اقتصادی و فرهنگی اجتماع مدرن، در حال فروپاشی است و انکار آن به گسترش هرچه بیشتر دروغ، تزویر، شرم، گناه و ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی دامن می‌زند.

این دو پزشک می‌دانستند که باید مقدمات توضیحی وسیعی را در کنار چاپ کتاب‌شان تدارک ببینند چون موضوعی که روی آن دست گذاشته‌اند پر است از باورها و حتی شعائر تحمیل‌شده‌ای که هزاران سال ذهن بشر را شست‌و‌شو داده است. به همین دلیل، این دو نویسنده در فصل‌های مختلف کتاب «ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ» به طرح سئوال‌های کلی پرداختند و به آنها پاسخ دادند و بعد نیز این پرسش‌ها و پاسخ‌ها را در وب‌سایتِ کتاب و در نشریات و فصلنامه‌های پزشکی، فرهنگی و اجتماعی منتشر کردند.

نمونه‌هایی از این پرسش‌ها و پاسخ‌ها را برای شما خوانندگان انتخاب کرده‌ام که امیدوارم هم روشنگر بخشی از سوءتعبیرهای ایجاد‌شده درباره این موضوع باشد و هم سئوالات تازه‌‌ای را در ذهن‌تان ایجاد کند.


[] عشق یا ازدواج

چگونه می‌توانید اعلام کنید که بشر فعال‌ترین موجود جنسی است؟ این نوع نگاه، تصویری حیوانی از بشر ارائه می‌دهد!

بر عکس تصویری که از انسان«شریف» دارید، این انسان است که جنون جنسی دارد. تقریباً همه حیوانات روی زمین فقط برای تولید مثل فعالیت جنسی دارند ولی این بشر و پسر عموهایش بابون‌ها هستند که به هزاران دلیل مختلف به رابطه جنسی تمایل پیدا می‌کنند. ما سکس داریم چون لذت‌بخش است، ما سکس داریم تا پیوند عاطفی‌مان با دیگری محکم‌تر شود. ما سکس داریم چون می‌خواهیم احساس غرور کنیم. ما برای پایان دادن به دعواهای قبیلگی، تضمین پیمان صلح، افزایش اعتماد در شراکت اقتصادی، گسترش مذاهب، رقابت، حسادت، کنجکاوی و در موارد بسیار نادری نیز برای بچه‌دار شدن به رابطه جنسی متوسل می‌شویم.

تازه همه ماجرا و صرف وقت و انرژی به لحظات مربوط به رابطه جنسی محدود نمی‌شود؛ جنون جنسی ما، در سایر مواقعی که سکس نداریم درگیر تخیل‌ورزی، برنامه‌ریزی برای سکس بعدی، یادآوری سکس قبلی، و دستیابی به سرگرمی‌هایی است که احساس جنسی ما را تقویت کند. تازه به غیر از آن، رمان و شعر می‌خوانیم و مد راه می‌اندازیم تا برای دیگران جذاب‌تر شویم و ...

چرا رابطه زناشویی طولانی‌مدت برای بسیاری از زنان و مردان تحمل‌ناپذیر می‌شود؟

ما به عنوان یکی از موجودات رسته پستانداران، تحول بیولوژیک خود را مدیون نوجویی و تنوع‌طلبی جنسی هستیم. مسئله مهمی که در علم ژنتیک کشف شده، این است که گرایش به شریک جدید (کولریج اِفکت) و بی‌میلی به شریک جنسی آشنا (وِسترمارک اِفکت) باعث شد تا بشر بر خلاف سایر حیوانات اجتماعی، از زناشویی فامیلی بین اعضای خانواده فاصله بگیرد.

این تحول بیولوژیک انگیزه‌بخش شجاعت اجداد اولیه ما شد تا از قبیله‌های بسیار کوچک فامیل خود جدا شوند و در پی یافتن شریک جنسی جدید، به قبیله و خانواده جدید بپیوندد. این تنوع جنسی به افزایش قابلیت ژن در نسل‌های بعدی انجامید و به خودی خود همچون پرتاب سنگی در مرداب حیوانی اولیه، که مادر با پسرش می‌خوابید و پدر با دختر و خواهران با برادران‌شان، باعث به وجود آمدن موج سالم‌تری از انسان به معنای دقیق کلمه شده است. به تعبیر علمی، این اخلاقی‌ترین تحولی بود که ما را از سایر جانوران متمایز کرد.

حتی اگر ما به شکل طبیعی در فعالیت جنسی تنوع‌طلبی داریم، این سوال پیش می‌آید که چون موجودی عااقل و دارای وجدان هستیم، چه اشکالی دارد که در طول زندگی به یک شریک جنسی وفادار باشیم؟

هیچ اشکالی در این انتخاب نیست، البته اگر به این نکته واقف باشید که تصمیم و رفتار شما با مسیر تحول تکاملی‌تان همخوانی ندارد. برای مثال، شاید با رضایت کامل به درخواست یک شغل شب‌کار جواب مثبت بدهید، ولی باید متوجه باشید که سیستم خواب و بیداری شما کاملاً به هم می‌ریزد و خطر بیماری‌هایی نظیر نارسایی‌های قلبی، بیماری‌های گوارشی و حتی سرطان، در شما افزایش می‌یابد. شما می‌توانید تصمیم بگیرید که کفش تنگ بپوشید، و هر روز در رژیم غذایی‌تان ساندویچ‌های چرب و بستنی وجود داشته باشد. ما حتی می‌توانیم در تمام عمرمان باکره بمانیم و یا تمام زندگی‌مان را با یک نفر به سر ببریم، به شرطی که از تاثیرات انتخاب خود و تعارض و تناقض آن با نحوه وجودی‌مان آگاه باشیم.

چرا مردان میانسال تن به هر دردسری می‌دهند تا به زنان خیلی جوان‌تر برسند؟

این نگرانی و جستجو، رابطه مستقیم با نقش هورمون جنسی (تستسترون) در مردان میانسال دارد. اوج برخورداری از هورمون جنسی در مردان در 20 سالگی است و از آن پس، همراه با کم شدن آرام و مداوم هورمون فوق، میل زندگی و انرژی، آرزوها و شادابی مردان نیز فروکش می‌کند. پایین آمدن تستسترون در مردان، رابطه دقیقی با افزایش یأس و افسردگی، حمله قلبی و بی‌خوابی‌ دارد.

یکی از مهم‌ترین شگردها برای بالا بردن میزان هورمون جنسی در بدن مردان، آشنایی با یک زن جدید است. یک محقق در تحقیقاتش ثبت کرده است که یک گفت‌و‌گوی کوتاه با یک زن جذاب غریبه، در ظرف چند دقیقه حدود 14 درصد بر مقدار هورمون جنسی مرد می‌افزاید. ما در کتاب خود نشان می‌دهیم که چرا مردان میانسال و حتی پیر، بعد از آشنایی و تمدید رابطه با زنی جوان، احساسات ناشی از افزایش هورمون خود را با عشق اشتباه می‌گیرند و تن به انتخاب جدیدی می‌دهند که عواقب ناگواری برای زندگی زناشویی و عزیزان‌شان خواهد داشت.

اگر تک‌همسری طبیعی نیست، پس چرا ازدواج یک نهاد زناشویی جهانی است؟

همه جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان که ازدواج را امری فراگیر در اجتماعات بشری می‌دانند، در مورد تعریف دقیق ازدواج مشکل دارند. در کتاب «ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ» تلاش می‌کنیم توضیح دهیم که جوامعی هم هستند که زوج ازدواج‌کرده توقعی برای مقید بودن به رابطه منحصر‌به‌فرد جنسی، تبادل و اشتراک دارایی، همکاری با همدیگر، مشکل اخلاقی برای پایان دادن به یک ازدواج و حتی وظایف بچه‌داری ندارند ولی با این حال، مردم‌شناسان از کلمه ازدواج برای نام بردن این نهاد اجتماعی استفاده می‌کنند.

پس در این میان عشق چه نقشی دارد؟

اغلب مردم با هم ازدواج می‌کنند چون می‌گویند عاشق همدیگر شده‌اند که صد البته حقیقتی موقت بیش نیست. ما به جای آنکه از احساس زیبایِ عشق لذت ببریم، آن را در نهاد زناشویی به قراردادی ابدی تبدیل می‌کنیم. به گفته گوته، شاعر آلمانی: «عشق یک ایده‌آل است و ازدواج یک واقعیت، مغلطه بین ایده و واقعیت چیزی جز عذاب در بر نخواهد داشت.»

قابلیت عشق‌ورزی شاید مهم‌ترین مشخصه انسانی ما باشد. در حقیقت، اغلب انسان‌شناسان به رابطه مشترک و درازمدت بین یک جفت حتی در بی‌بند و بارترین جوامع انسانی نیز شهادت می‌دهند. اما کتاب ما بر روی تکامل جنسی بشر تمرکز دارد و به تحولات احساسی بشر نمی‌پردازد. باز هم تکرار می‌کنیم؛ گرایشی که همواره در تلاش است عشق را با سکس یکی بداند، فرجام تلخ و و پر دردسری خواهد داشت.

اگر نظریه اصلی شما درست است پس چرا حتی اکثر جوامع صنعتی (حداقل به شکل رسمی)، فعالیت‌های جنسی خارج از ازدواج را منع می‌کنند.

تقریباً غیرممکن است که بتوانیم تفاوت عظیم بین دنیای ماقبل کشاورزی و جامعه معاصر را درک کنیم. انسان‌شناسان معتقدند که جوامع بیابانگرد و شکارچی انسانی بر اساس ضرورت زندگی‌شان در یک حالت «مساوات‌جویانه» زندگی می‌کردند.

اصلاً برای عده‌ای کوچ‌نشین با تولید بخور و نمیر، امکان تملک شخصی میسر نبود. به همین خاطر، همه ارزش‌های اخلاقی و حتی مذاهب بدوی‌شان با اصرار فراوان آنها را تشویق به همکاری، مشارکت در تهیه مصرف غذا، دفاع و تدارک پناهگاه جمعی و نگه‌داری از بچه ها می‌کردند.

با رشد و تکامل بهره‌وری از گیاهان و تولید کشاورزی، از ده هزار سال پیش به این‌سو، مالکیت شخصی به امری مهم و حیاتی تبدیل شد.

خانواده‌‌ها، زمین‌ها را به تسخیر خود درآوردند و همه، همت خود را معطوف آن کردند تا ثروت و دارایی اضافی را در درون خانواده خود نگه دارند. از آن به بعد، نقش ارث و بالطبع ضرورت کنترل فعالیت‌های جنسی همسر و یا همسران به درون ارزش‌های اخلاقی راه یافت. مردان برای ضمانت و پایداری درآمد انباشته‌شده و انتقال آن به فرزندان، هر لحظه قوانین سخت‌تری را برای زنان اعمال کردند تا مطمئن شوند که اموال‌شان به فرزندان حقیقی‌شان می‌رسد. نشانه‌های مخوف از تنبیه مرگبار زنان هنوز در بعضی از مذاهب به چشم می‌خورد.

بنابراین، شما پیشنهاد می‌کنید همه باید در یک رابطه آزاد جنسی به سر ببرند و اصلاً در دام ازدواج نیفتند؟

بدون شک نه، ما هیچ پیشنهادی جز دانش و دانستن نداریم. ما حتی نمی‌دانیم این دانسته‌های مستند چه کاربردی در زندگی شخصی خودمان خواهد داشت. ما امیدواریم نوشتن کتابِ «ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ»، دامنه بحث درباره موقعیت جنسی بشر را کمی گسترش دهد تا مردم به واقعیت‌های علمی «بشر بودن» توجه و دقت بیشتری داشته باشند. امید و انگیزه اصلی ما این است که بتوانیم به مردم نشان دهیم می‌توانند تکیه کمتری به اسطوره‌ها و داستان‌های مذهبی و فرهنگی داشته باشند.

بنابراین، واکنش افراد یا زوج‌ها به اطلاعاتی که ما گردآوری‌ کرده‌ایم، کاملاً به خودشان بستگی دارد.


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ونداد زمانی، بررسی کتاب «ریشه‌های سکس در ماقبل تاریخ» (بخش دوم)، وب‌سایت رادیو زمانه: ۴ مرداد ۱۳۸۹



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه؛ برگرفته از:
Christopher Ryan، Ph. D. & Cacilda Jethá، M. D.، Sex at Dawn: The Prehistoric Origins of Modern Sexuality